هلال ماه رجب شد از افق پیدا
هلال ماه رجب شد از افق پیدا
نشاط روی چمن بین كه شُست ابر بهار
ز گرد عارض بستان، غبار رنج و تعب
شد از بنفشه چمن چون بهشت غرق عبیر
شد از شكوفه زمین چون سپهر پر كوكب
درخت تاج مرصّع نهاد بر سر و دوخت
صبا به قامتش از پرنیان سبز سلب
زهی طراوت گلهای آتشین رخسار
زهی لطافت بتهای سیمگون غبغب
بیا كه مژده رحمت رسید و خواند سروش
سرود تهنیت خسرو خجسته نسب
هلال ماه رجب شد چو از افق پیدا
در آمد آن مَه من با هزار وجد و طرب
ز برج علم، درخشان ستارهای بدمید
كه مِهر و مَه ز فروغش به حیرتاند و عجب
كنار «فاطمه» دخت حسن(ع) شكفته گلی
كند چو ماه تجلی در این مبارك شب
نهال گلشن دین نور دیده زهرا
سپهر دانش و بینش محیط علم و ادب
شه سریر ولایت محمد بن علی(ع)
كه آمدش ز خدا «باقرالعلوم» لقب
توان در آینه روی او خدا را دید
كه اوست مظهر آیات ذات اقدس ربّ
كمال و دانش و تقوا از مكتبی آموز
كه چرخ كسب فضایل كند از آن مكتب
گرفت خاك عرب روشنی ز چهره او
چو جلوه كرد جمالش بر آسمان عرب
درخت علم و كمالش ز عَذْب و شیرینی است
چو شاخههای درختان نخل غرق رطب
مه سپهر فضیلت كه نور دانش او
ز هم درید حجاب ضلال و جهل و شَغَب
كلام اوست فروزندهتر ز اختر و ماه
حدیث اوست گرانمایهتر ز سیم و ذهب
زهی خطیب بلیغی كه تا ابد خطبا
چو در لئالی طبعش كنند زیب خطب
«رسا» به ساحت مطلوب حق رسید كسی
كه در طریق ولایش نهاد پای طلب
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}